جدول جو
جدول جو

معنی مرتب کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مرتب کردن
نظم و ترتیب دادن، مرتب ساختن
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
فرهنگ فارسی عمید
مرتب کردن
سامان دادن نظم دادن ترتیب دادن
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مرتب کردن
سامانیدن
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
مرتب کردن
يرتّب
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مرتب کردن
Sort
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مرتب کردن
trier
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مرتب کردن
จัดระเบียบ
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
مرتب کردن
ترتیب دینا
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به اردو
مرتب کردن
למיין
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به عبری
مرتب کردن
kupanga
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مرتب کردن
정리하다
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
مرتب کردن
整理する
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مرتب کردن
分类
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به چینی
مرتب کردن
sıralamak
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مرتب کردن
menyortir
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مرتب کردن
শ্রেণীবদ্ধ করা
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
مرتب کردن
छांटना
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به هندی
مرتب کردن
ordinare
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مرتب کردن
clasificar
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مرتب کردن
sorteren
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
مرتب کردن
сортувати
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مرتب کردن
сортировать
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به روسی
مرتب کردن
sortować
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
مرتب کردن
sortieren
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
مرتب کردن
classificar
تصویری از مرتب کردن
تصویر مرتب کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
Dishevel
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
éparpiller
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
desarrumar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
zabałaganić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
desordenar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
растрепать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
розкидувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
verwarren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
zerzausen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نامرتب کردن
تصویر نامرتب کردن
disordinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی